نجمه زارع
-
دستنوشته
آتشفشان
اثبات بعضی چیزها در زندگی به دیگران -حتی به نزدیکترینهایت- مثل اثبات وجود درد در عضوی از بدن است. هیچ راهی ندارد مگر اینکه طرف خودش به آن درد مبتلا شود. حالا گاهی به اندازهی دردت طرفت بیدرد است و…
بیشتر بخوانید » -
دستهبندی نشده
-
دستهبندی نشده
-
دستهبندی نشده
-
دستهبندی نشده
-
دستهبندی نشده
-
دستهبندی نشده
-
دستهبندی نشده
-
زکات العلم نشره
نگاهی به زندگی مرحوم نجمه زارع
نجمه زارع در ۲۹ آذرماه ۱۳۶۱ در شهرستان کازرون از شهرهای ریشهدار ایران واقع در استان فارس به دنیا آمد. شش ماه پس از تولد وی خانوادهاش به سبب ادامهی تحصیلات حوزوی پدر در قم سکنی گزیدند. نجمه در خانوادهای…
بیشتر بخوانید » -
به بهانهی شعر
در این یکی دو شبه حال من عوض شده است – نجمه زارع
شب است و باز چراغِ اتاق میسوزد دلم در آتش آن اتّفاق میسوزد در این یکی دو شبه حال من عوض شده است و طرز زندگیام کاملاً عوض شده است صدای کوچه و بازار را نمیشنوم و مدتیست که اخبار…
بیشتر بخوانید » -
به بهانهی شعر
ساعت دو شب است که با چشمِ بیرمق؛ نجمه زارع
بسمالله الرحمن الرحیم ساعت دو شب است که با چشمِ بیرمق چیزی نشستهام بنویسم بر این ورق چیزی که سالهاست تو آن را نگفتهای جز با زبان شاخهگُل و جلدِ زرورق هر وقت حرف میزدی و…
بیشتر بخوانید » -
به بهانهی شعر
ساعت دو شب است که با چشمِ بیرمق؛ نجمه زارع
بسمالله الرحمن الرحیم ساعت دو شب است که با چشمِ بیرمق چیزی نشستهام بنویسم بر این ورق چیزی که سالهاست تو آن را نگفتهای جز با زبان شاخهگُل و جلدِ زرورق هر وقت حرف میزدی و…
بیشتر بخوانید » -
به بهانهی شعر
این شعرها دیگر برای هیچکس نیست؛ نجمه زارع
بسمالله الرحمن الرحیم این شعرها دیگر برای هیچکس نیستنه! در دلم انگار جای هیچکس نیست آنقدر تنهایم که حتی دردهایمدیگر شبیه دردهای هیچکس نیست حتی نفسهای مرا از من گرفتندمن مردهام در من هوای هیچکس نیست دنیای…
بیشتر بخوانید » -
دستهبندی نشده
- 1
- 2