بانک اشعار آیینیبه بهانهی شعر
می ره تابوتت روی شونه ها؛ حضرت زهرا (س)؛ محمدرضا رضایی
بسمالله الرحمن الرحیم
میره تابوتت روی شونهها
زیر لب میگم آه از این دنیا
میگذره جسم تو از کنار این در
زنده میشه بازم داغِ یاس پرپر
میری و بعد از تو میمونه بغض و آه
میپیچه تو خونه نالهی «وا أماه»
***
میره تابوتت بین کوچهها
زیر لب میگم آه از این دنیا
دست کوچه با تو خیلی بیمهری کرد
واسه یک قطعه خاک تو رو زد اون نامرد
مثل شب تاریک شد دیگه هر روز من
چی به روزم آورد این شبونه رفتن
***
رفتی و موندم بیکس و تنها
زیر لب میگم آه از این دنیا
نکنه بعد از تو خیلی زنده باشم
از کنار قبرت نمیتونم پاشم
غربت ما از این تربتت معلومه
من شدم مظلوم و تو شدی مظلومه
محمدرضا رضایی
* منبع: سایت شعر هیئت