به بهانهی شعرشعرانه (اشعار غیر آیینی)
من چه در وهم وجودم چه عدم دلتنگم؛ فاضل نظری
بسمالله الرحمن الرحیم
من چه در وهم وجودم چه عدم دلتنگم
از عدم تا به وجود آمدهام دلتنگم
روح از افلاک و تن از خاک، در این ساغر پاک
از در آمیختن شادی و غم دلتنگم
خوشهای از ملکوت تو مرا دور انداخت
من هنوز از سفر باغ ارم دلتنگم
ای نبخشوده گناه پدرم آدم را
به گناهان نبخشوده قسم دلتنگم
حال در خوف و رجا رو به تو بر میگردم
دو قدم دلهره دارم دو قدم دلتنگم
نشد از یاد برم خاطرهی دوری را
باز هر چند رسیدیم به هم! دلتنگم
فاضل نظری
* منبع: وبلاگ غزلسرا