بانک اشعار آیینی
شبی که دیده خود پر ستاره میکردم؛ حضرت مسلم (ع)؛ علی ناظمی
بسمالله الرحمن الرحیم
شبی که دیده خود پر ستاره میکردم
برای غربت دل فکر چاره میکردم
به دانههای چو تسبیح اشک در دستم
برای آمدنت استخاره میکردم
نماز عاشقی من شکسته شد اما
سلام بر تو ز دارالعماره میکردم
من از محلهی آهنگران بیاحساس
گذر نمودم و دل پر شرار میکردم
یکی سفارش تیر سه شعبهای میداد
دعا برای سر شیرخواره میکردم
غریبتر ز دلم روزگار چون میخواست
به کودکان غریبم اشاره میکردم
علی ناظمی