بانک اشعار آیینی
در این خزان جای بهاری نیست برگرد؛ ورود به کربلا؛ حسن لطفی
بسمالله الرحمن الرحیم
در این خزان جای بهاری نیست برگرد
آه این زمینه جز شورهزاری نیست برگرد
دستم به دامانت مکش دامان ز دستم
آرامشم اینجا قراری نیست برگرد
اینجا برای سر بریدن دشت در دشت
تیغ است اما هیچ یاری نیست برگرد
دیدی تمام نخلها سرنیزه بودند
آن باغ جز گرد و غباری نیست برگرد
پیداست از لرزیدن طفلان به گردم
رحمی به چشم نیزهداری نیست برگرد
از تیرهای حرمله پیداست حتی
جایی برای شیرخواری نیست برگرد
پیش از نگاهی که ببیند بر تن تو
جز دشنهها سنگ مزاری نیست برگرد
بگذار بوسم بوسهگاه مادرم را
آه… این گلوی نیسواری نیست برگرد
حسن لطفی